جدول جو
جدول جو

معنی کشت کار - جستجوی لغت در جدول جو

کشت کار
کشتزار، مزرعه، کشاورز، کشتکار، دهقان
برزگر، زارع، فلّاح، ورزگر، برزکار، بزرکار، برزیگر، برزه گر، گیاه کار، حرّاث، حارث، بازیار، کدیور، ورزگار، ورزکار، ورزه، ورزی، کشورز، واستریوش، کشتبان
تصویری از کشت کار
تصویر کشت کار
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کشت کاری
تصویر کشت کاری
زراعت، حرفۀ زارع، کشت کاری، کشاورزی، کشت و زرع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خشت کار
تصویر خشت کار
استاد بنائی که کار او بنا کردن با خشت خام باشد
فرهنگ لغت هوشیار
قوه بانجام رسانیدن کاری آغاز کرده پایداری در اتمام عملی، تکیه گاه معتمد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشت کار
تصویر خشت کار
کسی که گل به قالب می زند و خشت درست می کند، کسی که کارش آجرچینی و بنا کردن دیوارهای ساختمان با خشت یا آجر است، خشت زن، خشت مال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پشت کار
تصویر پشت کار
((پُ))
پایداری، همت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کشت زار
تصویر کشت زار
((کِ))
زمین زراعت شده، مزرعه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زشت کار
تصویر زشت کار
بدکار، بدکردار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کشتکار
تصویر کشتکار
کشاورز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کشتکار
تصویر کشتکار
((کِ))
زارع، برزگر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کپی کار
تصویر کپی کار
کارگردان کپی کار به کارگردانی اطلاق می شود که در آثارش، به نحوی از آثار قبلی یا معروف الهام گرفته و این الهام به صورت غیرمستقیم یا مستقیم در اثر خود نمایان شده است. این اصطلاح به طور منفی به کارگردانانی اشاره می کند که به جای ایجاد چیزی جدید و خلاقانه، از ایده ها، داستان ها، یا استایل های دیگران استفاده کرده اند و این استفاده به طور چشمگیری از آثار اصلی و معروف معین می شود.
این اصطلاح معمولاً به صورت منفی و تحت الفظی به کار می رود و بیانگر عدم نوآوری و خلاقیت بالای کارگردان است. اگرچه ممکن است برخی از کارگردانان در ترکیب و استفاده از مواردی از آثار قبلی به عنوان تأثیر، نهایتاً یک آثار جدید و متفاوت را ایجاد کنند، اما زمانی که این تأثیر به شدت و مشهود باشد، آنها ممکن است به عنوان کارگزار کپی کار تحت الفظی شناخته شوند.
در اصطلاح معاصر، این مفهوم بیشتر در بررسی های نقدی و تحلیل های فیلم و سینما به کار می رود و می تواند احتمالاً تأثیری منفی بر شهرت و اعتبار یک کارگردان داشته باشد، زیرا به جای نوآوری، برخوردهای تکراری و کپی کار از ایده ها و استایل های دیگران نشان می دهد.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از تشت دار
تصویر تشت دار
شخصی که تشت و آفتابه را نگاهدارد و پاکیزه سازد آفتابه چی
فرهنگ لغت هوشیار
آهنی مانند شانه که پشت اسب و استر و مانند آنرا خارند و پاکد کنند قشو فرجول کبیجه فرجون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هفت کار
تصویر هفت کار
چیزی که در آن هفت رنگ به کار رفته باشد، برای مثال باز فراش چمن یعنی نسیم نوبهار / بر چمن گسترده فرشی از پرند هفت کار (ابن یمین - ۵۵۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاشی کار
تصویر کاشی کار
کسی که آجر کاشی را در ساختمان ها کار می گذارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دست کار
تصویر دست کار
کاردستی، هر چیزی که با دست ساخته و پرداخته شده باشد، کنایه از همکار و هم دست و دستیار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پشت دار
تصویر پشت دار
پشتیبان، پشت وپناه، چیزی یا کسی که دارای پشت وپناه باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طشت دار
تصویر طشت دار
خادمی که جهت شستن دستها آب می ریزد، نگهبان و متصدی شت خانه
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه کاشی را در بنا کار گذارد، بنایی که در آن کاشی کار گذاشته شده: (جمیع دکاکین و خانات کاشی کار دو طبقه و حمامات ویران شده اجساد قتیلان تبریزی همچنان در کوچه ها و بیوت و بازار ها افتاده بود) (عالم آرا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاست کار
تصویر کاست کار
دروغگوی دروغزن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمک کار
تصویر کمک کار
اییار یاری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هفت کار
تصویر هفت کار
چیزی که دارای هفت رنگ باشد: (بازفراش چمن یعنی نسیم نوبهار برچمن گستردفرشی ازپردهفت کار) (این یمین)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طشت دار
تصویر طشت دار
((طَ))
خادمی که جهت شستن دست ها آب می ریزد، نگهبان و متصدی طشت خانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاشی کار
تصویر کاشی کار
((~. گَ))
آن که کاشی را در بنا کار گذارد، بنایی که در آن کاشی کار گذاشته شده است
فرهنگ فارسی معین
بنّایی که کارش آجر چینی است و پایه و دیوار و سایر قسمت های ساختمان را با آجر می سازد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاست کار
تصویر کاست کار
متقلب، دروغ گو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشتکار
تصویر اشتکار
نیک بارانی باران نیک، پرشیری، کرک برآوردن، سختی سرما یا گرما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشتکار
تصویر پشتکار
ممارست، سعی، همت، اهتمام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کشتزار
تصویر کشتزار
مزرعه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پشتکار
تصویر پشتکار
سعی وکوشش در کار، پشت کار
فرهنگ لغت هوشیار
شکاف زمین برای زراعت شیار، زمینی که در آن شکاف ایجاد کرده باشند برای زراعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شب کار
تصویر شب کار
ویژگی که در شب کار می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کشتزار
تصویر کشتزار
زمین پهناوری که در آن چیزی کاشته باشند، مزرعه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پشتکار
تصویر پشتکار
سعی و کوشش در کار، قوۀ انجام دادن و به پایان رساندن کاری، استقامت و پایداری در پیش بردن امری
فرهنگ فارسی عمید
کشتیار کسی شدن، بسیار اصرار کردن: کشتیار ش شدم که این کار را بکند نکرد
فرهنگ لغت هوشیار